داغ دل...

دل نوشته...!!!

امروز یکی از دوستان یه خبری زده بود توی فیس بوکش که  به این شرحه" اخیراً به نقل از چندتا از دوستان؛ مومیایی در کنار چشمه کمبو(که گفته میشود منظور کمبوجیه است) در روستای مرغاب ایذه پیدا شده که گفته می شود متعلق به پدر کورش است و چند خبر ضد و نقیض دیگر و..." حیفم اومد راجبش حرف نزنم...

میخوام اینو به نتنها تو دوست عزیز بلکه به همه ی مردم شهرم بگم که:

وقتی یه آدم بیسواد یه حرف ساده میزنه و ما میکشونیمش تا حد یه پست فیس بوک و ماه ها راجبش بحث میکنیم و هزار و دیگه، همین میشه که تا مهمون شهرستانیت میرسه سر چراغ قرمز با یه پوزخند میگه:

 ا؟ایذه هم چراغ قرمز داره؟!!

حالا تو بیا هی بگو کوروش بزرگ و ایلام و 6000سال قدمت و موزه روباز دنیا و شهر سنگ نگاره ها و و و و...

 ولی باز میبینی پشت چراغ قرمزی...

تویی و یه پرسش بی پاسخ!

تویی و یک پوزخند مضحک...

اونوقت میبینی که فقط باید در جوابش بگی آره چراغ قرمزم داریم...

بابا یکم به داشته هامون فکر کنیم!ببینیم چی داریم...

چی بودیم و چی شدیم...!؟

تا کی میخوایم هرجا رسیدیم و هر غریبه ای که دیدیم من منم بکنیم و از خودمون و شهرمون تعریف کنیم و هی بگیم کی بودیم و کی بودیم کی بودیم...

تا حالا شده یک بار به اینکه کی هستیم فکر کنید؟!

یکم به این فکر کنیم که من زمانی از انتخاب شهردارم و یا فرماندارم و...خوشحال میشم که بدونم هم طایفه ایمه و خدا رو شکرکنم که اگر فردا روزی  کارم پیشش گیر کرد فقط کافیه  فامیلیمو بگم و بگم پسر فلانیم...و فاجعه اینجاست که توقع داریم حتما کارمونو انجام بده...

و اصلا هم کاری به مدرک و لیاقت و صلاحیت و غیرش نداشته باشیم...حتی من مثلا تحصیل کرده...

به این فکر کنیم که چرا باید اینقدر سطح فرهنگ ما پایین باشه که ربع ساعت ماشینمونو نگه داریم وسط خیابون اصلی فقط برای اینکه به مغازه داره کارمونو بگیم و جیک هیچ ماشینیم در نیاد و وقتی تو جلوش درمیای بهت میگن عادیه این چیزا...

و یا وقتی میری بستنی فرشی شهرت یه بستنی سفارش میدی و میخوای بری طبقه بالا بشینی و با آرامش بستنیتو بخوری جلوتو میگیرن و میگن آقا اونجا رو بخون! و نوشته باشه "ورود پسران مجرد اکیدا ممنوع میباشد" ...

به این فکر کنید که شهرتون 200هزار نفر جمعیت داره و یه سینما ندارید،یه شهربازی ندارید...

به طرف میگن ببخشید با حرفام سرتو درد آوردم!

میگه: نه خواهش میکنم اختیار داری، من حواسم جای دیگه بود...

ببخشید سرتونو درد آوردم...

مرد پارتی یا سورنا کیست؟

 مرد پارتی یا سورنا کیست؟

مجسمه یک فرد پارتی که اعتقاد بر این است که شمایل سردار سورنا می‌باشد. این مجسمه در موزه ملی ایران موجود است.
سورنا یا سورن (سردار سپهبد رستم سورن پهلو) (۵۲-۸۲ پیش از میلاد) فرزند آرخش (آرش) و ماسیس  یکی از سرداران سپاه ایران در زمان اشکانیان است.

زندگی:
بر پایه گفتهٔ پلوتارک  «سورنا در ...

انگشتر خاندان سورن


ادامه نوشته

معرفي اشكفت سلمان-كول فرح-برد(سنگ)نوشته-نقش‌برجسته كوباد

اشكفت سلمان ؛ بزرگترين خط نوشته ميخي ايلام‌نو : نيايشگاه تاريشا يا اشكفت سلمان ، بزرگترين خط نوشته ميخي ايلام‌نو را در خود جا داده است . در اشكفت سلمان چهار نقش برجسته وجود دارد كه دو تاي آن داخل غار و دو تاي ديگر در خارج از غار ديده مي شود . بزرگ ترين نوشته خط ميخي از دوره ايلامي در اين غار موجود است كه از زمان شاهك عيلامي ، شاه بومي آيا پيريا آياتم ، به جاي مانده و همچنين براي نخستين بار حضور مصور زن ، دوشادوش مرد در نقش برجسته هاي اين غار ديده شده است . در نقوش ، «هوهين» ، همسر و خواهر شاهك ، در يك مراسم آييني شركت كرده و كاهن بزرگ در جلوي آنها به چشم مي خورد . اين نشانه ها مشخص مي كند اشكفت سلمان نيايشگاه «تاريشا» بوده و غار ديگري در كنار اين اشكفت در دوره ايلخاني به مكاني مقدس تبديل شده و رو به روي آن ساخت و سازه هاي مذهبي شكل گرفته است .

كول فرح : "كول فرح" در هفت كيلو‌متري جنوب شرق ايذه قرار دارد . در اين منطقه شش مجموعه نگاركند سنگي و صخره‌اي شناسايي شده است . كتيبه‌اي به خط عيلامي در ديواره شمالي تنگه ، پيكره‌اي از فرمانرواي كول فرح و تعداد ديگري سنگ نگاره كه شامل گسترده‌ترين نگار كند صخره‌اي ايران نيز مي‌شود، در اين محوطه قرار گرفته‌اند . در تصوير سنگي اين نيايشگاه بيش از 400 نفر در حال نيايش ديده مي‌شوند . به گفته كارشناسان در اين تصاوير نخستين نگاه بشر به مذهب و آئين شكل گرفته است . حمل خدايان ‌‌‌‌‌‌، قرباني كردن و اجراي موسيقي از ديگر صحنه‌هاي بكر اين سنگ‌نگاره ‌هاست .
نقش‌برجسته خونگ‌اژدر : در 15 كيلومتري شمال ايذه و در شرق خونگ‌ اژدر قطعه سنگ بسيار عظيمي قرار دارد كه روي آن نقش مهرداد اول يا دوم اشكاني حجاري شده كه بر اسبي سوار است و كبوتري حلقه قدرت را همراه نامه‌اي به او تقديم مي‌كند و افرادي (ارواحي) به حضورش بار يافته‌اند . اين نقش برجسته به نقش "خونگ اژدل" يا "خونگ اژدر" معروف است .

برد(سنگ)نوشته : در راه ايذه به پيون پس از طي يك كيلومتر، در كف دره برد نبشته ، قطعه سنگ نامنظمي به وسيله حجاران زبردستي حجاري شده و نقش‌هاي بسيار زنده و پرتحركي بر سطوح آنها حك شده است . نقش‌هاي اين سنگ‌نبشته عبارت از مرد بلند قدي با گيسوان گشاده و انبوه با كلاه‌گرد بي‌كنگره با شمشيري به دست است . در سمت راست اين نقش سواري حجاري شده است . در سمت چپ نيز نقش چند انسان ديگر به چشم مي‌خورد . اين نقوش امروزه با نام بردنبشته ايذه شناخته شده‌اند .
سنگ‌نوشته‌هاي هاني : در كناره شمال شرقي كوه‌هايي كه جلگه مال امير به آن‌ها محدود مي‌شود، مي‌‌توان كتيبه "هاني" را ديد . نقوش برجسته كتيبه به خط عيلامي است كه بيشتر آن‌ها به نام پادشاهاني به نام «هاني»، پسر «تاهي‌هي» موسوم است . هاني حاكم محلي ايذه بود كه در زمان عيلاميان به نام «آيامپير» يا «آياتم» مشهور شده است .

نقش‌برجسته كوباد : از كوه فره ايذه به طرف جاده دز و در جهت شرق آن گورستاني وجود دارد كه در نزديك آن قطعه سنگي به چشم مي‌خورد . روي اين صخره يك مربع مستطيل به طول و عرض تقريبي يك و نيم سه متر حجاري شده است . در اين لوح از سمت چپ پنج انسان ايستاده با لباس بلند و دو دست روي سينه حجاري شده‌اند . در مقابل اين پنج نفر نقش مردي يا زني بر سكو يا تختي نشسته است كه به سوي آن پنج نقش توجه دارد . لباس اين نقش هم چون ديگر نقش‌ها دامني بلند است . مردم ناحيه به اين نقش نام مكتب‌خانه يا مدرسه داده‌اند . اين نقش برجسته‌ها به نقوش "كوباد" ايذه معروف است .

شیخ جمال الدین ایذجی

نویسنده :برگرفته از کتاب مشاهیر بختیاری


شیخ جمال الدین ایذجی شیخ جمال الدین لور و به نقل از « شدّ الازار» ایذجی ، اهل ایذج بود. وی از مشایخ و صاحبان کرامت است که در قرن هفتم می زیست. در آغاز امی بوده و به تیمار و تعلیم ستوران و اسبا ن می پرداخت سرانجام به علت زهد و تقوی و ریاضت به مقامات معنوی دست یافت. شیخ نجیب الدین بزغش در احوالات وی می گوید:

« وقتی مرا کسی گفت لوری غریب بدین شهر( شیراز) آمده . نام وی جمال الدین و خربه ای موی دارد و در مسجد جامع می باشد... مرا با فقها و نویسندگان کاری نیست. من مردی ام لور و امی و چیزی نمی دانم . مرا با ستور داشتن خوش بود. پیوسته ستوران داشتمی یک روز در پایگاه برابرستوران نشسته بودم ناگاه حالی بر من مکشوف گشت و جذبه ای ظاهر شد و حجاب منی از پیش من بر داشتند. بی هوش شدم و بیفتادم و در دست و پای ستوران می غلتیدم . چون به هوش آمدم مرا سر توحید مکشوف شده بود..... وی پیوسته شطحیات گفتی چنانکه جمعی از علماء و صلحا به کفر وی فتوا دادند. پیش اتابک ابوبکر که پادشاه شیراز بودند بردندو عرضه کردند و اجازت قتل او خواستند. اتابک گفت: اگر دو شخص دیگر که در شیرازند فتوا دهند به کفر وی من به قتل وی اجازت دهم. یکی شیخ نجیب الدین بزغش و یکی شیخ معین الدین که بزرگی دیگر بوده است در آن وقت فتوی پیش من آوردند. من بر آن نوشتم که او مجذوب است و مغلوب و کشتن وی جایز نیست. شیخ معین الدین نیز همین نوشت. اتابک به قتل وی اجازت نداد.. و هم وی گفته که یک روز وضو می ساختم و شیخ جمال الدین در من می نگریست چون آب به روی می رسانیدم گفتم ارفع الحدث جمال الدین گفت: هیچ حدثی مانده است ، که می گویی ارفع الحدث بگو ارفع المحدث.»
همچنین نقل می کنند: وی با شیخ نجیب الدین مناظره ای داشت ، شیخ جمال الدین خطاب به
شیخ نجیب الدین گفت: حال من و خود چگونه می بینی؟ شیخ گفت: می بینم که گوییا هر دو ما در مسجد هستیم که طرفهای ما به دیوار ان مسجد وا نهاده است. شیخ جمال الدین گفت: من در رویت چنین دیده ام و تو در بیان چنین دیده ای. اکنون بگو که در منزلت ما کدام یک بزرگتریم؟ شیخ فرمود: تو در مسجدی نشسته ای که سقف دارد و من در مسجدی ام که مکشوف است. گوییا من طریقه دارم که ترقی دارد و تو این طریقه نداری پس مناظره منقطع شد

برگرفته ازhttp://www.azadmardan.com

آغاز کار آسفالت محور ارتباطي ايذه

/* /*]]>*/

آغاز کار آسفالت محور ارتباطي ايذه
به روستاهاي  سد کارون 4

اداره کل راه وترابري استان خوزستان  اعلا م کرد  بزودي کار آسفالت 7 کيلومتر از محور ارتباطي ايذه به روستاهاي واقع شده در پشت درياچه سد کارون 4 آغاز خواهد شد.
به گزارش روابط عمومي اداره را و ترابري استان خوزستان مهندس خادمي مدير کل راه و ترابري استان خوزستان ديروز با اعلام اين خبر طول کلي اين محور را 55 کيلومتر اعلام کرد و افزود: عمليات اجرائي اين محور در 5 نقطه کاري در حال انجام است که تا کنون 7 کيلومتر از آن آماده آسفالت شده است وي افزود اين محور يکي از سخت ترين محورهاي راه روستايي کشور مي باشد که 80 درصد آن عمليات انفجاري است وي افزود: عمليات اجرايي اين محور بصورت مشترک از سوي اداره راه وترابري استان خوزستان و آب نيرو به عنوان سد نيروگاه کارون 4 در دست انجام که پيش بيني مي شود با تکميل و بهره برداري از آن شاهد برقراري ارتباط زميني روستاهاي باجول، گوينه، شوشتري، سادات موسوي، شيوند، ملاح، غريبي ها، چمن، بر آفتاب موسوي و فالح با بيش از 15 هزار جمعيت روستايي با شهرستان ايذه باشيم.  گفتني است هم اکنون ارتباط اين روستا ها با مرکز ايذه از طريق بارچهاي تعبيه شده بر روي سد کارون 4 انجام مي شود که بامشکلات فراواني روبروست.

راهداري زمستانه با تجهيز 3 گروه  مجهز در ايذه

 امسال 3 گروه راهداري مجهز عمليات راهداري زمستانه در مناطق برفگير شهرستان ايذه را انجام مي دهند.  به گزارش روابط عمومي اداره کل راه و ترابري استان خوزستان مهندس مهراب رحيمي سرپرست اداره راه و ترابري شهرستان ايذه با اعلام اين خبر اين شهرستان را يکي از شهرستانهاي حساس در فصل زمستان دانست و افزود:  محور ايذه به دهدز بعنوان يکي از ورودي هاي استان خوزستان به استان چهارمحال و بختياري، منطقه برفگير بخش سوسن و بخش مرکز اين شهرستان از مناطق مهم و برفگيري هستند که امسال 3 گروه شامل 3 دستگاه بلدوزر، 3دستگاه گريدر، 3 دستگاه لودر، 3 دستگاه کمپرسي به صورت متمرکز کار راهداري و برف روبي زمستانه را در اين مناطق انجام مي دهند.

پايان عمليات جاده روستايي جنگه به ممبين

عمليات مسير شکافي جاده روستايي جنگه به ممبين در شهرستان ايذه به اتمام رسيد.  به گزارش روابط عمومي اين اداره راه وترابري استان خوزستان مهراب رحيمي سرپرست اداره راه و ترابري شهرستان ايذه با اعلام اين خبر طول کلي اين جاده روستايي و برفگير را 60 کيلومتر اعلام کرد و افزود: علي رغم سختي هاي فراوان در مسير احداث اين پروژه خوشبختانه موفق شديم ارتباط زميني اين دو روستا را برقرار سازيم. وي اضافه کرد 80 درصد عمليات احداث اين جاده که يکي از سخت ترين پروژه هاي راه روستايي کشور محسوب مي شود از طريق عمليات انفجاري صورت گرفته است، به گفته مهندس مهراب رحيمي رئيس اداره راه و ترابري شهرستان ايذه براي احداث اين جاده روستايي تا کنون 400 ميليون تومان هزينه شده که با بهره برداري از آن جمعيتي بالغ بر 170 خانوار از مزاياي راه مناسب روستايي بهره مند خواهند شد.

 

تخریب حریم آثار تاریخی ایذه

 

تخریب حریم آثار تاریخی ایذه :

گزارش و عكس/حميدرضا حسيني :آنقدر در كشورمان آثار تاريخي داريم كه خيلي اوقات تا اثري مورد تهديد و تخريب قرار نگيرد، يادي از آن نمي‌كنيم.

تا پيش از غارت تپه‌هاي باستاني جيرفت، چه كسي در فكر كاوش‌هاي باستان شناسي در آنجا بود؟ پيش از عبور مترو از زير چهارباغ عباسي، كدام سازمان براي حفاظت از اين خيابان 400 ساله دل مي‌سوزاند؟ و تا همين اواخر كه بافت تاريخي قم زير و زبر شد، چه اقدامي براي حفاظت از آن صورت پذيرفته بود؟
ايذه نيز چنين بود. همه مي‌دانستند كه در دل خاك چه گوهرهايي نهان كرده است و براي تاريخ‌پژوهان چه سخن‌هاي نابي ‌دارد اما اگر وزارت نيرو «سد كارون 3» را نمي‌ساخت و ده‌ها محوطه باستاني به زير آب نمي‌رفت، كسي به ياد ايذه و آثار كهنش نمي‌افتاد. ساليان سال، حفاران غيرمجاز، محوطه‌هاي باستاني را شخم مي‌زدند و ثروت روي ثروت مي‌افزودند، بي‌آنكه مانعي بر سر راه خود ببينند؛ جوانان اسپري به دست مي‌گرفتند و با خيال راحت روي كتيبه‌هاي چندهزار ساله يادگاري مي‌نوشتند و مأموري بالاي سر خود نمي‌ديدند و محلي‌ها آنقدر از چشم ناظران و حافظان آثار تاريخي به دور بودند كه مي‌توانستند محوطه چند هزار ساله «اشكفت سلمان» را آغل گوسفندان خود سازند. (دست‌كم تا سال 1369 چنين بود.)
غواصي تاريخي
سد كارون 3 براي ذخيره آب در خوزستان يك ضرورت بود و براي محوطه‌هاي باستاني يك فاجعه و براي علاقه‌مندان تاريخ و فرهنگ يك تلنگر! كارون 3 كه مخزنش 15 برابر مخزن سد كرج است، يك شبه ساخته نشد، از سال‌ها قبل معلوم بود كه باآبگيري آن كدام مناطق زير آب مي‌رود و كدام محوطه‌هاي باستاني در اين مناطق قرار دارند اما سازمان ميراث فرهنگي، تازه 6 ماه پيش از آغاز آبگيري سد، به فكر عمليات نجات بخشي افتاد! (آبگيري در پاييز 1383 آغاز شد.) وزارت نيرو هم لطف كرد و پس از اعتراض مطبوعات و انجمن‌هاي حامي ميراث فرهنگي، حدود 25 ميليون تومان بودجه به اين كار اختصاص داد؛ يعني معادل يك سي هزارم بودجه 728 ميليارد توماني ساخت سد كارون .
حالا همه‌چيز تمام شده و آثاري كه زير آب رفته‌اند تا 200 سال ديگر قابل دسترسي نيستند اما آنچه زير ...
                          

ادامه نوشته