تی تومک (گونه ای شعر کوتاه بختیاری)اسکندر مقصودی
اسکندر مقصودی
اگر شعر را زبان بیان رمزآلود فلسفه زندگی بدانیم، روشن است که این بیان به چندگونگی روش ومنش شاعرانش بستگی دارد.
گویا سرایشگران این دیار، همیشه خواسته اند اندیشه و احساس خود را در کمترین زمان و کوتاه ترین روش بیان بگویند،تاجایی که می بینیم دربیشترسرایش ها، آنان از شکل های شعری کوتاه مانند تک بیت یا دوبیتی بهره می بردند و زودازود این سروده ها، زبانزد خاص و عام می شود...شعر کوتاه در ادبیات بختیاری با این اوصاف در حالی که نهایت ایجاز وایجاد تصویر را می طلبد، بایستی بتواند خودرا در ذهن و احساس گویشورانش اثبات کند و یا فراموش شود.
شعر کوتاه به درازنای تاریخ سخن،به شکل های گوناگونی درادبیات وزبان بختیاریان جاری است. آشناترین آنها تک بیت ها،لیچار و مثلهای منظوم روزمره است ،به این گونه اشعارموجز و پر رمز و راز،می توان قالبی نو افزود :
« تیتومک»یا کوتاهه شعربختیاری ---- اسکندر مقصودی
مراد از این گونه شعری، آن است که به سرعت سر اصل مطلب برویم. «تیتوم ره» در زبان بختیاری به معنای همصحبت شدن با کسی در یک راه کوتاه بی حضور غیر است...
تیتومک هم نوعی بیان به شکل هم راه شدن (فلسفه مشایی) با اندیشه ی هم سخن خود می باشد.این گونه شعری، ازنظر گزیده گویی وایماژ و تصویر به مکتب ذن وهایکوهای ژاپونی ماننده است و از نظر معنا به گاتاهای اوستا و فلسفه های آهنگین آلمانی نیچه ، بی هیچ گزافه گویی و سیاهه سازی مداحانه.
|
4- تی توم ره تا تيا تو تي توم رهي بيش نبيد سي چه دل همقو ور هلاسه با نَوَيدَنت |
کوتاه راه تا چشمان تو کوتاه راهی بیش نبود از چه دل این قدر نگران می شود با نیامدنت |
|
| |
|
5- خوموم ....خوموم ! چوبسه ری دست و تووفه «کارون» لاشمه، او، ایی بره خومه کی!؟ |
خودم هستم خودم هستم در تابوت روی دست و موج کارون تنم را آب می برد مرا چه کسی... |
|
| |
|
7- شمع شمعی نه وا بلازه ی شمعه سوهده روشنا کنن وا لاشه مو، چه نه !!؟ |
شمع شمعی را با شعله شمع سوخته ای روشن می کنند با جسم من،چه چیزی را؟؟ |
|
| |
|
9- افتو واگشت نیرین تیات ری ایی همه برد ایی همه دل تیا افتونه تونه افتو ،کورمنج ایی نیره وم |
آفتاب انعکاس پرتو چشمانت روی اینهمه سنگ اینهمه دل چشمان آفتاب را می زند آفتاب ،کورمال کورمال مرا می نگرد |
|
منبع:ساواره | |
درد من حصار برکه نیست.