کتاب تاریخ ایذه به مجلس نقد کشیده شد...

نقد و بررسي كتاب "تاريخ ايذه" با حضور نويسنده،دکتر منصور امانی برگذار شد

در چهارمين نشست نقد و بررسي كتاب هاي ادبي تاريخي توسط گروه فرهنگي ساوار ( انجمن شعروادب بختياري ) ، كتاب تاريخ ايذه جلد 1 و 2 با حضور نويسنده كتاب و جمعي از ادب دوستان ، هنرمندان ، انديشمندان ، سينماگران و محققين در مركز آفرينش هاي ادبي و هنري شهرستان ايذه در تاريخ 11/7/92  مورد نقد و بررسي قرار گرفت .

ارائه كننده ي نشست آقاي دكتر يحيي حسن پور بختياري ، بر اين موضوع تأكيد داشتند : « نقد در جايگاه نظر وداوري مي تواند نقش مثبت و سازنده اي را از خود به نمايش بگذارد » .

مجري برنامه آقاي مهندس مقصودي با اشاره به اين نكته كه جلسه ما يك جلسه ادبي است و كتاب مورد بحث ما در اين جلسه ، كتاب دو جلدي تاريخ ايذه است افزود : « از اهداف اين جلسه ايجاد وافزايش فضاي نقد ادبي و همچنين پرداختن به فرهنگ بومي و محلي مي باشد» .

ايشان در ادامه به معرفي كتاب پرداخت و گفت : « چاپ اول اين كتاب مربوطه به دهه 70 بوده و چاپ دوم آن سال 82 ، و چاپ سوم كه كتاب حاضر مي باشد مربوط به سال 1392 مي باشد  و تلاش نويسنده در تاليف كتابي با اين حجم و منابع در مورد اين شهرستان ستودني است» .

در ادامه جلسه نقد و بررسي آقاي محمد البرزي يكي از شركت كنندگان حاضر در جلسه طي سخناني اظهار كردند : « تمامي سران بختياري داراي شخصيتي والا بودند اما دو نفر آنان از ديگران بارزتر بودند . يكي حسينقلي خان ايلخاني بختياري كه متأسفانه آقاي باستاني پاريزي عكس ايشان را روي جلد كتاب خود " پيغمبر دزدان " زده است و ديگري اسدخان بهداروند كه نه تنها در شجاعت و دلاوري همانند نداشت بلكه سمبل شجاعت و جوانمردي ما بختياري ها نيز به شمار مي رود . بنده وقتي مطلب راجع به ايشان را شنيدم بلافاصله به آقاي دكتر اماني مراجعه و عرض نمودم من از مطلب شما درباره ی اسدخان بهداروند بسيار ناراحت شدم . اسدخان معروف به شاه اسد در كتاب شما راهزن معرفي شده است ؟!؟! اين براي ما بختياري ها بسيار سنگين است . شما خود بختياري و از خانوادة بزرگ احمد خسروي مي باشيد و در ضمن يك پژوهشگر و دكتر تاريخ نيز مي باشيد » .

ايشان در پايان صحبت هايش ، به" كتاب سيري در قلمرو بختياري" ( نوشته لايارد و ديگران ) اشاره كرد و خواستار تداوم اين گونه برنامه ها گرديد و « از صاحبان قلم و انديشه خواست تا كتاب هاي نوشته شده توسط بيگانگان را مورد نقد و بررسي قرار بدهند چون در بعضي موارد همين خارجي ها كه نان و نمك مارا خورده اند عملاً در بعضي موارد به بختياري ها توهين نموده اند » .

پس از آن آقاي بيژن عبده مهري يكي از نمايندگان گروه فرهنگي آسماري به ايراد سخن پرداخت و اشاره كردند كه : « بنده كتاب را خواندم و بسيار از آقاي دكتر اماني متعجب گرديدم . اولاً هر بختياري كه يك كار فرهنگي انجام بدهد و زحمتي براي بختياري بكشد من شخصا او را ستايش مي كنم و از شما انتظار هم نداشتم كه نام يكي از پايه هاي ايل بختياري ( اسدخان بهداروند ) را .... خطاب نماييد خيلي براي من سنگين بود ... » .

ايشان در ادامه با فروتني تمام گفت : « شخصي در ايذه كتابي نوشته و پدر بنده را كلانتر خطاب كرده است . من پدر بزرگم كلانتر بوده و من و پدرم ... بنده بر اين اعتقادم كه جايگاه افراد بايد حفظ شود و به آنان احترام گذاشته شود » .

در ادامه جلسه آقاي  محمود رحماني كارگردان فيلم مستند « مادرم بلوط »  كه در جلسه حضور داشتند اظهار نمودند : « من با ديدن جلد كتاب فكر كردم با يك مقاله يا يك مجله طرف هستم و اين را از چشم آدم هايي كه مشاوره و طراحي كرده اند مي بينم و اين به گمان من از شأن كتاب مي كاهد » .

يكي از خانم هاي حاضر( خانم محمدي نژاد ) در جلسه نيز اشاره به عنوان كتاب نموده و پرسيدند آيا واژه« ايلام » يا « عيلام » درست مي باشد ؟

 پس آقاي مرتضي غيبي دهناشي يكي ديگر از حاضرين شروع به صحبت كردند و گفتند : « بنده تلفني از آقاي دكتر اماني پرسيدم كه چرا در كتابشان از اسدخان بهداروند به عنوان راهزن نام برده است ، كه آقاي دكتر در جواب گفتند كه به كتاب  تاريخ سياسي و اجتماعي بختياري ها نوشته پروفسور گارثوئيت مراجعه نمايم و تاريخ را هم نمي شود عوض كرد » .

سپس ايشان با اشاره به دكتر اماني گفتند « آقاي دكتر ما نبايد به هرچيز كه خارجي ها نوشته يا گفته اند بسنده كنيم بطور مثال هنري لايارد درمورد طايفه بسيار محترم عالي محمودي بسيار بد اظهار نظر كرده است و آنها را ... خطاب كرده است . همچنين در زمان رضاشاه يك مسافر فرانسوي در خاطرات خود نوشته بود كه ايراني ها موقع ورود و خروج از درب منزل وحشت دارند يعني اين مسافر فرانسوي تعارف ما را وحشت برداشت كرده بود زيرا او ظاهر مسئله را ديده بود ما قرار نيست هر بيگانه اي هرچه گفت به همان اكتفا كنيم و همان را بنويسيم » .

ايشان همچنين گفت : « امروز تمامي مردم بختياري از جمله اي كه در مورد اسدخان بهداروند نوشته ايد ناراحت هستند . وقتي تبر به جنگل آمد درختان آهي كشيدند و افسوس خوردند كه جنس دسته تبر از خودشان است . بچه ها و نوه هاي ما وقتي مي بينند يك بختياري دربارة اسدخان كه نماد شجاعت و دلاوري ايل بختياري است چه نوشته است بسيار ناراحت خواهند شد . اسدخان درمورد عدم تهيه زغال ياغي دولت بود ولي راهزن نبوده است » .

سپس استاد نوربخش احمدزاده شاهنامه پژوه بختياري به ايراد سخن پرداخت و گفت : « آقاي  دكتر اماني شما در كتاب مذكور مطلبي درباره زنان بختياري نوشته ايد « زن حتما بايد از دست مرد كتك بخورد » .آقاي دكتر خود شما با اين موضوع كه در كتابتان نوشته ايد موافق هستيد !!؟؟ » .

 ايشان در ادامه به نمونه هايي از ابيات شاهنامه و نظر حكيم ابوالقاسم فردوسي درباره زنان اشاره نمودند .

چو فرزند باشد به آيين و فر           گرامي به دل بر چه ماده چه نر

و گفتند « فردوسي جنسيت را رد مي نمايد » . و ما همه مي دانيم كه مقام مادر در ايران هميشه مورد احترام بوده است . من اميدوارم در نوشته هايمان به نگاه انساني برسيم » .

آقاي دكتر اماني در پاسخ به سؤال آقاي مهندس مقصودي كه پرسيدند...چراكتاب تاريخ ايذه به وقايع انقلاب اسلامي و جنگ نپرداخته است ؟ آقاي دكتر اماني نيز در پاسخ گفتند : « اين كتاب تا آستانه انقلاب است و ورود به انقلاب يك جلد ديگر را طلب مي كند كه بايد با مراجعه به آرشيو و اسناد به آن پرداخت. اما كتاب دفاع مقدس و يادمان شهداي ايذه در حال ويرايش مي باشد و بزودي وارد بازار خواهد شد.

اين كتاب از منابع بسياري بهره برده و پيدا كردن منابع كتاب نيز بسيار مشكل بوده است . بنده با افتخار مي گويم كه ايذه شناسنامه دارد كتاب دارد كه هم قابل نقد و هم قابل بررسي است .  » .

آقاي عباس حيدري نوروزي ( همايون بختياري ) نويسنده ، مورخ و پژوهشگر تاريخ و فرهنگ بختياري ( نويسنده كتابهاي سرگذشت ايل بختياري و  غم شيرين ) نيز كه در جلسه حضور داشتند اعتقاد داشتند:« كه ما در شرايطي نيستيم كه همديگر را نقد كنيم . مي دانيم كه امروزه سطح مطالعات بسيار پايين است، بنابراين ابتدا بايد شرايط و بستر نقد را مهيا كرد و سپس به آن پرداخت » .

 پس از آن آقاي دكتر بختياري پژوهشگر تاريخ به ايراد سخن پرداختند و ضمن گراميداشت هفتة دفاع مقدس و ياد و خاطرة شهيداني كه در راه انقلاب و دفاع از ميهن جان خويش را فدا كردند سخن خود را با حديثي از اميرالمؤمنين علي (ع) آغاز كردند كه فرموده است :

 « بزرگانتان را گرامي بداريد و شأن و منزلت آنان را بالا ببريد » . وسائل الشيعه، جلد 10،ص 313.

ايشان، همچنين سرمايه هاي انساني را يكي از تأثيرگذارترين اجزاء يك جامعه برشمرد و گفت : « در آموزه هاي اسلامي نيز به معرفي مظاهر ديني و بزرگان هر قوم تأكيد بسيار شده است تا بدين طريق نسل جديد با سرمايه هاي انساني خود آشنا شوند و از آنان الگو بگيرند . البته روحيه ما ايرانيان در تجليل و بزرگداشت بعضي از بزرگان و شخصيت هاي تاريخي ، چنان است كه گاهي ره به اغراق و آميختن داستان و افسانه به واقعيت زندگي آنان مي بريم و گاهي نيز ما قدر و منزلت اين سرمايه هاي انساني خود را  نمي دانيم و آنان را باور نداريم و به عبارتي ديگر، هنوز خود را باور نكرده ايم كه در هر دو صورت، به بيراهه رفته ايم » .

از طرفي ، تنها بسنده كردن به نوشته هاي بيگانگان ، بخصوص مأمورين سياسي انگليس كه به عنوان جهانگرد و خاور شناس ، مطالبي درباره كشور ما يا اقوام ايراني نوشته اند يا به قول مهراب اميري « اين نوشته هابه طور حتم با اغراض سياسي نيز همراه بوده اند» كافي نخواهد بود . در حالي كه ديگران از شخصيت هاي مبهم و مبتدي خود اسطوره ها مي سازند ما نبايد تنها به نوشته هاي بيگانگان اكتفا كنيم و به تخريب شخصيت ها بپردازيم زيرا اينگونه موارد حاصلي جز ايجاد دوگانگي ، هويت زدايي و ... را در پي نخواهد داشت .

ايشان افزود : « سرزمين بختياري در گذر پر فرازو نشيب تاريخ خود بزرگاني را در دامان پرمهر خود پرورانده است كه هريك نه تنها مايه غرور جامعه بختياري بلكه مايه افتخار ايران هميشه سرفراز مي باشند و مطمئناً داشتن چنين بزرگ مردان شجاع ، سياسي و شير زنان با لياقت وكارآمدي ، آرزوي هر قوم و ملتي است . اما جامعه بختياري همچون جوامع ديگر در تاريخ خود تجاوزها ، غارت ها و خيانت هايي نيزبه خود ديده است كه نه تنها به جوامع ديگر بل به افراد جامعه خودمان نيز روا شده است كه اينان قابل پرده پوشي و انكار نيستند و پرداختن به نكات منفي، باعث ايجاد نفاق و دو يا چنددستگي در سطح جامعه مي شود . از طرفي كساني را كه هميشه با اين مردم سر ستيز داشته و دارند را جري تر مي نمايد » .ايشان همچنين اضافه كردند كه يكي از مهم ترين اهداف اين جلسه ايجاد وحدت و برادري است و اين انجام نمي پذيرد مگر با رفع سؤء تفاهم ها و سؤء برداشت ها و احترام به جايگاه تاريخي افراد كه جزو سرمايه هاي انساني به حساب مي آيند .

ما از آقاي دكتر اماني و اماني ها انتظار داريم كه با ارائه كارهاي علمي و دقيق بستري را فراهم نمايند تا انشاء الله همانگونه كه دراهداف اين برنامه هم آمده است از تشتت و چنددستگي و نفاق ها در سطح جامعه كاسته شود و برادري و اخوات اسلامي ترويج گردد .

 سپس آقاي دكتر منصور اماني در جايگاه قرار گرفت و در جواب استاد احمد زاده در مورد نقش زن در جامعه بختياري گفت: «درخصوص اين مورد ويژه، اين مطلب برگرفته از كتاب آقاي اصغر كريمي نيكزاد مي باشد كه خود او نيز يك بختياري است . البته من نظر خودم را در مورد زنان بختياري دراين كتاب نوشتم . زن دوشادوش مرد كار مي كند و به ميهماني ها مي پردازد ... زماني كه در انگلستان زنان آزادي نداشتند در بختياري از آزادي برخوردار بودند ».

همچنين ايشان در پاسخ به انتقاد آقاي رحماني مستند ساز در خصوص طرح روي جلد كتاب گفتند : « اين كتاب براي دانشگاه آزاد است و آرم دانشگاه روي جلدكتاب، امتيازاتي را براي دانشگاه آزاد واحد ايذه و نويسنده، كه عضو هيئت علمي است به همراه دارد ( 20 امتياز براي نويسنده ) بنابراين بايد آرم دانشگاه آزاد را بزنيم چون اين يك كار تخصصي است و استانداردهاي خاص خود را مي طلبد » .

آقاي دكتر اماني در ادامه به سوال خانم محمدي نژاد پاسخ داد و گفت : « مدتي به اشتباه واژه ايلام را با ( ع ) مي نوشتند و بعد متوجه شدند كه ايلام با ( ا ) ايراني محسوب مي شود واين صحيح است ».

از آنجايي كه آقاي دكتر اماني در كتاب مورد نقد در اين جلسه ، به نظريه گارثويت يكي از مورخين در خصوص اسد خان بهداروند پرداخته بود و اين مورخ خارجي خان بختياري را به عنوان ياغي و راهزن معرفي نموده بود و استفاده از اين نظر در كتاب تاريخ ايذه موجي از اعتراضات ادب دوستان و مردم غيور بختياري را در سراسر كشور را به همراه داشت ، آقاي دكتر اماني صبحت خود را بر اين قسمت متمركز نمودند .

ايشان در مورد بحث اسد خان بهداروند گفتند : « اين مبحث بايستي از چند نظر مورد توجه قرار گيرد . اول اين كه اين جمله متعلق به گارثويت است و گارثويت يك مطلبي راگفته و من در اين كتاب عين آن جمله را آورده ام . من به عنوان يك مورخ به نوشته گارثويت استناد كردم .

 دوم اين كه در اصول تاريخ نگاري ما بايد رعايت امانت را بكنيم و عين مطلب را بياوريم و سپس نظر خودمان را هم بدهيم  و اگر در آن دستكاري بشود اين اثر از حالت تاريخي به داستاني تبديل مي شود ...من نمي خواهم از گارثويت دفاع بكنم من فقط نظر خودم را مي دهم . گارثوئيت يك مورخ است اما كتابي را كه نوشته متناسب با منابعي است كه استفاده كرده است » .

ولي اي كاش دوستان مطالب قبل و بعد از اين موضوع را هم مي خواندند . دكتر اماني مبارزه اسدخان بهداروند با دولت مركزي قاجار را ادامه مبارزة ابدال خان چهار لنگ دانست و گفت : « در آن دوره پس از مبارزات متعدد خوانين بختياري ، قاجارها مجبور شدند بختياري ها را در حكومت شريك نمايند » .

ايشان در ادامه گفت : « اسد خان بهداروند انسان بزرگ و شريفي بود و از ديد من به عنوان يك مورخ واستاد دانشگاه ايشان يكي از قهرمانان اسطوره اي ايران و بختياري است . و بسياري از دوستان جمله معروف اسد خان (ماليات مردم صرف حرمسراها مي شود ) ، را نوشته و در محل كار و زندگي شان نصب كرده اند » .

ايشان در پايان اظهار كردند كه ما به فرزندانمان بايد ياد بدهيم در عصري كه همه به علوم مختلف دسترسي دارند به بزرگانمان احترام گذاشته و براي آنان ارزش قايل شويم و مباحث را با هم خلط نكنيم .

در همين جا از همه ادب دوستان كه كتاب بنده را مورد نقد و بررسي قرار داده اند تشكر مي نمايم و از همه همتبارانم در سراسر كشور عزيزمان عذر خواهي مي نمايم.

(چاپ شده در هفته نامه ی ندای جنوب)

محسن فرهادی باجولی

ادامه نوشته

درخشش دانشجویان ایذه درمسابقات ربوکاپ کشور

دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه توانست به دو مقام اول و دوم در مسابقات کشوری رباتهای زیردریایی دست یابد.

از میان ۱۱۰۰ شرکت کننده، ۱۲۷ گروه و در ۲۴ لیگ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه توانست به دو مقام اول و دوم این دوره از مسابقات دست یابد که آقایان مهدی شیخ نیا، میلاد فیاضی...

ادامه نوشته